نمی دانم چرا خیال کردم چهره اش این همه آشناست.
دوباره زیر چشمی نگاهش کردم. گفتم ببخشید من شما را قبلا جایی ندیده ام.
گفت نمی دانم، اما چهره ی شما هم برایم خیلی آشناست.
مکالمه ی ما همینقدر کوتاه بود.
سکوتی در ماشین حکمفرما شد، که گوینده ی رادیو گفت همه ی ما گم شده هایی را داریم که آنها را در هر چهره و تصویری زیبا بارها می بینیم.




آخرین نظرات: